جدول جو
جدول جو

معنی کی اردشیر - جستجوی لغت در جدول جو

کی اردشیر
(کَ اَ دَ)
بهمن بن اسفندیار، ملقب به درازدست. پادشاه کیانی. (مفاتیح العلوم خوارزمی، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ اَ دَ)
ساسانیان، در بیت ذیل مراد چغانیان یا سامانیانند:
ای فخر آل اردشیر ای مملکت را ناگزیر
ای همچنان چون جان و تن آثار و افعالت هژیر.
دقیقی
لغت نامه دهخدا
(بِهْ اَ دِ)
شهری است در کرمان که بنای آنرا به اردشیر پاپکان نسبت دهند. (فرهنگ فارسی معین) : و به اردشیر که دارالملک کرمان است او بنا کرد. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 60)
لغت نامه دهخدا
(حَدْ دِ اَدَ / دِ)
سامان اردشیر. موسی خورن از قول ازفیرمیلین نقل می کند (بند77) پروبوس، که بر یونانیها سلطنت میکرد، با اردشیر صلح کرد و مملکت ما را تقسیم و حدود آنرا با خندقهائی معلوم داشت. اردشیر طبقۀ ساتراپها (ولات) را به اطاعت درآورد، مهاجرین را دعوت کرد که بازگردند و به استثنای یک والی که نامش ’ادا’ و از خانوادۀ آمادونی، داماد خانوادۀ سلگونی وپدرخواندۀ خسرودخت، دختر خسرو بود، سایر اقویا را مطیع خود ساخت. ادا، در کوه انی پنهان شد. اردشیر به مملکت ما تشکیلات بسیار خوب داده و آنرا از حیث مقام در درجۀ اول گذارد. اشکانیانی که تاج و املاک خود را در آرارات از دست داده بودند مانند سابق دارای املاک و اراضی و عوائد خود شدند. اردشیر بوظائف معابد بسیاری افزود و امر کرد که آتش هرمزد دائماً در محراب پاکاوان بسوزد. اما هیکلهائی را که وال ارشک بیاد نیاکان خود و نیز برای آفتاب و ماه ساخته در ابتدا، در ارماویر بر پا داشته بود و بعد از آنجا به ارداشاد (آرنا کساتای نویسندگان رومی که بعضی با ایروان مطابقت میدهند) برده بودند، اردشیر امر کرد برافکنند. او برحسب فرمانی امر کرد، ارمنستان باجی باو بپردازد و در همه جا حکومت را بنام خود مقرر داشت. علامت حدودرا که آرادشیس از سنگ ساخته بود، اردشیر تجدید کرد و فرمود این علامات را به اسم ’حد اردشیر’ گویند..
لغت نامه دهخدا
(تَ اَ دَ)
شهری است بحری و آن این چنین خوانند که دیوارش بر تن مردم نهاد یک جمینه گل بود و دیگر از تن مردم و پارس و سواد ومداین جماعت که بر ایشان عاصی شده بود و بر ایشان خشم گرفته بود. (مجمل التواریخ والقصص چ بهار ص 62)
لغت نامه دهخدا
(وْ اَ دَ)
نام شهری پی افکندۀ اردشیر بابکان به پارس. ریشهر. (یادداشت مؤلف). رجوع به ریشهر و تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 17 و20 و 21 و ایران در زمان ساسانیان ص 58 شود
لغت نامه دهخدا